‌سکوت ایران در قبال تصمیم مهم دولت هند برای زبان فارسی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اگرچه چراغ زبان فارسی در هند در آستانه خاموشی است، اما نمی‌توان حضور این زبان را در تاریخ و فرهنگ هند کتمان کرد و نادیده گرفت. با وجود آنکه فارسی قرن‌هاست جایگاه خود را از دست داده و در حال حاضر تنها به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک هند شناخته می‌شود، اما نشانه‌هایی از حیات آن را هنوز هم می‌توان در این کشور احساس کرد؛ از تأثیری که بر فرهنگ و تاریخ هند گذاشته تا نقوش معماری و میراثی که از آن در کشور هفتاد و دو ملت باقی مانده است.

میراث ایرانی اسلامی در هند با ورود نخبگان علمی و فرهنگی ایرانی در دوره گورکانی به این کشور که می‌توان آن را مشابه فرار مغزهای این روزها در نظر گرفت، جانی دوباره گرفت. ماحصل حضور این نخبگان، خلق آثار متعدد و شکوفایی استعدادهای تازه‌ای بود که زیر سایه زبان فارسی بالیدند و خود به یکی از نمایندگان اصلی این زبان در شبه‌قاره تبدیل شدند. با این حال، کارشناسان طی سال‌های گذشته با کم شدن رونق فارسی در این کشور نسبت به عواقب آن هشدار داده و درباره از دست رفتن کرسی‌های آموزش زبان فارسی در مراکز علمی و جایگزین شدن دیگر زبان‌ها انتقاد کرده‌اند.

دولت هند در سال 1399، زبان فارسی را به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک این کشور اعلام کرد؛ تصمیمی که در آن زمان امیدها را در دل برای جان گرفتن دوباره این زبان روشن کرد. با این حال، فقدان برنامه‌ای مشخص برای سر و سامان دادن به آموزش زبان فارسی در این کشور و حفظ میراث آن، سبب شده تا دغدغه‌مندان به آینده این زبان همچنان با چشمی نگران نظاره‌گر باشند.

سکوت ایران در قبال تصمیم دولت هند برای زبان فارسی

مهدی خواجه پیری، مؤسس و مدیر مرکز میکروفیلم نور در هندوستان، معتقد است تصمیم دولت هند در این‌باره گامی مهم برای حفظ زبان فارسی است، اما کافی نیست. او در گفت‌وگویی با خبرنگار فرهنگی تسنیم، گفت: دولت هند آمادگی حفظ این زبان را دارد اما باید گروهی از ایران باشد که با دولت هند همفکری کند. رونق زبان فارسی در هند از بین رفته، اما دولت هند تلاش کرده آن را به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک در نظر بگیرد. دولت علاقه‌مند است و دوست دارد و بزرگان هند در سیاست‌های خود این نظر را دارند که زبان فارسی بخش عظیمی از تاریخ هند است و باید حفاظت شود. اما مسئله اینجاست که رسیدن به این مهم، تنها به خواست دولت هند میسر نمی‌شود.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

به گفته او؛ مسئولان ایرانی باید گروهی را مشخص کنند تا نقاط قوت و ضعف شناسایی و بررسی شود. تنها از این طریق می‌توان زبان شیرین فارسی را در هند زنده نگاه داشت.

زبان فارسی در دنیای امروز در حال رقابت با زبان‌هایی است که به لحاظ اقتصادی برای زبان‌آموزان آینده بهتری را به تصویر می‎کشند. در دنیای امروز، انتخاب زبان دوم، عموماً براساس منفعت اقتصادی افراد در آینده انتخاب می‌شود. بنا بر بررسی‌های صورت گرفته، در حال حاضر زبان انگلیسی موفق‌ترین زبان از این منظر است. به گفته کارشناسان؛ انتظار می‌رود که دیگر زبان‌ها در سال‌های آتی به رقیبی جدی برای این زبان تبدیل شوند. زبان چینی از جمله این رقبای تازه‌نفس است که توجه بسیاری را به خود جلب کرده و بر تعداد افرادی که به این زبان جذب می‌شوند، هر ساله افزایش می‌یابد.

در چنین فضایی، زبان فارسی که از پشتوانه اقتصادی کمتری برخوردار است، انتخاب اول بسیاری از زبان‌آموزان نیست. زبان فارسی، زبان هنر و فرهنگ است و همین امر، در دنیای صنعتی امروز که علاقه به هنر، موسیقی و ادبیات روزافزون می‌‎شود، مزیت کمی نیست. خواجه‌پیری معتقد است باید مزیت‌های فارسی را از این منظر به مردم هند بیشتر معرفی کرد تا بتوان بارقه‌های امید را در جان گرفتن دوباره این زبان در هند به نظاره نشست: زبان فارسی در هند، زبانی نیست که زبان اقتصاد باشد و مردم از قِبَل آن شغلی داشته باشند یا تجارتی انجام دهند. زبان فارسی، زبان عشق، علاقه و زبان هم‌بستگی میان ملت‌هاست؛ لذا از این وجه باید زبان فارسی را در هند تقویت کرد.

چرا دیگر “فارسی” انتخاب اول هندی‌ها نیست؟

مدیر مرکز میکروفیلم نور با بیان اینکه زبان انگلیسی زبان اقتصاد است و مردم بر مبنای یادگیری این زبان و دیگر زبان‌های پیشرفته شغل و امکانات پیدا می‌کنند، افزود: اما زبان فارسی الآن این موقعیت را در هند ندارد؛ بنابراین زبان فارسی را باید جذاب کرد و زیبایی‌های این زبان را به کام مردم هند چشاند تا بتوانند با زبانی که زبان فرهنگ، عشق، ادب و موسیقی است، دوباره آشنا شوند و آشتی کنند.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

خواجه‌پیری ادامه داد: در کاسته شدن رونق زبان فارسی در هند باید این موضوع را نیز یادآور شد که عدم توجه مسئولان ایرانی نیز خود یکی از علل است. متأسفانه چاره‌جویی برای جلوگیری از ضعف این زبان در هند، دغدغه برخی از مسئولان نبوده است. 

روش عجیب تدریس زبان فارسی در هند

این فعال فرهنگی با بیان اینکه تقریباً تا سه دهه قبل هنوز فارسی رونق خوبی داشت، اضافه کرد: در مراکز فرهنگی و دانشگاهی افراد سرشناسی داشتیم که به ادبیات و زبان فارسی خدمت کردند: ضیاءالدین دسایی، امیرحسن عابدی، نذیر احمد، اظهر دهلوی و ده‌ها استاد زبان فارسی که عاشق و خدمتگزار این زبان در سرزمین پهناور هند بودند. پس از آنکه تعدادی از این اساتید از دنیا رفتند، از رونق زبان فارسی در دانشگاه‌ها کاسته شد. پیش‌تر بیش از 250 شعبه زبان فارسی در دانشگاه‌ها داشتیم که به دلیل عدم استقبال دانشجویان و فقدان اساتید بزرگ، کم‌کم تعطیل و یا با زبان اردو و عربی ادغام شدند.

به گفته او؛ یکی از علل بی‌توجهی به زبان فارسی عدم انتشار آثار اساتیدی است که به این زبان می‌نوشتند و می‌نویسند. از سوی دیگر، در دپارتمان‌های فارسی که تعدادشان حدود 100 مرکز است، دیگر زبان فارسی را به زبان اردو تدریس می‌کنند. 

آینده تاریک میراث ایرانی در مسیر صنعتی شدن هند

هند با میراث فرهنگی غنی و جمعیت گوناگون خود، در طول سال‌ها شاهد یک سیر تحول چشمگیر در حرکت به سمت توسعه صنعتی بوده است. این کشور که زمانی عمدتاً بر اقتصاد کشاورزی تکیه کرده بود، در سال‌های اخیر به تدریج به یک قطب تولید در جهان تبدیل شده و سرمایه‌گذاری‌هایی را از سراسر جهان به خود جذب کرده است. اما این مسئله چه تأثیری بر میراث تاریخی و فرهنگی این کشور می‌گذارد؟ خواجه‌پیری یکی از دغدغه‌ها در حوزه زبان فارسی را این موضوع دانست و گفت: حرکت سریع هند به سمت صنعتی شدن، نگرانی‌ها راجع به آینده زبان فارسی در این کشور را دوچندان می‌کند. در چنین شرایطی، صدها هزار نسخه خطی و میلیون‌ها برگ سند تاریخی فارسی در هند آینده تاریکی دارند. با توجه به سرعتی که در نابودی میراث مکتوب ایرانی اسلامی وجود دارد، کاری از دست یک مؤسسه برای پیشگیری از این آسیب‌ها برنمی‌آید.

مرکز میکروفیلم نور که در دهه 60 به امر رهبر معظم انقلاب در دهلی نو با هدف حفظ و صیانت از نشر میراث اسلامی خصوصاً شیعی در کشور پهناور هند تأسیس شد، از جمله مراکز فرهنگی است که تلاش دارد میراث زبان فارسی در کشور هفتاد و دو ملت را در حد وسع خود پاسداری کند؛ امری مهم که با توجه به گستره دامنه این تراث فرهنگی در هند، دشوار می‌نماید: یکی از اهداف مرکز حفظ میراث زبان فارسی و پاسداری از زبان و فرهنگ فارسی در هند است. علت آن این است که حدود 800 سال زبان فارسی، زبان رسمی و دربار هند بوده است؛ بنابراین بیشتر دانشمندان و علما اندیشه‌های خود را به زبان فارسی تألیف می‌کردند. زبان فارسی، زبان رایجی بین علما بود و در دربار نیز تمام مکاتبات به این زبان انجام می‌گرفت. زبان فارسی در این دوره تاریخی، زبان علم، فرهنگ و ادب بوده است. با توجه به این شرایط، بسیاری از اندیشمندان و اهل فرهنگ از ایران به هند مهاجرت کردند.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

خواجه‌پیری به سابقه زبان فارسی در مراکز علمی هند اشاره و اضافه کرد: در کنار دربار، زبان فارسی زبان یادگیری علوم دینی و تحصیل در مراکز آموزشی بود؛ یعنی هرکسی می‌خواست زبان عربی بیاموزد، باید ابتدا فارسی می‌آموخت. کتاب‌های گلستان و بوستان سعدی، خمسه نظامی و… از جمله منابع اصلی بود که یک طالب علم باید ابتدا آنها را می‌خواند تا بتواند دیگر مدارج علمی را طی کند. در مجموع می‌توان گفت در این برهه تاریخی، یادگیری زبان فارسی و تسلط بر آن، مایه افتخار بود. حتی می‌بینیم که برخی از کتب علمی عربی مانند قانون ابن سینا یا کتاب‌های دینی هندوها که به زبان سانسکریت بود، در این دوره به فارسی ترجمه شد.

قدم‌های آرام روباه پیر برای حذف زبان فارسی

مدیر مرکز میکروفیلم نور با بیان اینکه انگلیسی‌ها پس از تسلط بر هند تلاش کردند تا چراغ روشن این زبان را خاموش و زبان انگلیسی را جایگزین آن کنند؛ بنابراین زبان فارسی کم‌کم به حاشیه رانده شد، یادآور شد: انگلیسی‌ها برای اینکه به مقصود خود برسند، در ابتدا زبان فارسی را آموختند و سپس اقدام به راه‌اندازی مراکزی مانند مدرسه عالیه کلکته و تصحیح برخی از آثار فارسی کردند؛ این امر به این دلیل صورت گرفت که تمام اطلاعات راجع به هند و تاریخ این کشور به زبان فارسی نوشته شده بود. آنها وقتی با این زبان آشنا شدند، کم‌کم زبان فارسی را به حاشیه راندند. در دو دهه پیش، زبان فارسی زبان پایه و شروع علوم دینی محسوب می‌شد، اما امروزه این شرایط نیز تغییر کرده و در حال حاضر زبان فارسی تنها به عنوان زبان کلاسیک هند از سوی دولت این کشور شناخته می‌شود. 

خواجه‌پیری با بیان اینکه پس از خروج انگلیسی‌ها از هند و استقلال این کشور، زبان انگلیسی زبان رسمی این کشور شد و جا افتاد، به دیگر تلاش‌های بریتانیا برای نابودی زبان فارسی در هند اشاره و تصریح کرد: از سوی دیگر، یکی از ضربه‌هایی که به زبان فارسی خورد، جدا شدن پاکستان از هند بود که این امر نیز نقشه انگلیسی‌ها بود. در این شرایط، برخی از مسلمانان مجبور به مهاجرت به کشور جدیدالتأسیس پاکستان شدند، مدارس دینی از رونق افتاد و طالبان علم دین نیز با این زبان غریبه شدند و زبان اردو جایگزین زبان فارسی شد. 

 نسخه‌های فارسی که سر از لندن درآوردند

به گفته او؛ نکته مهم این است که با مهاجرت خیلی از مسلمانان به کشور پاکستان، کتابخانه‌ها در اینجا باقی ماند. مدارس دینی مملو از کتاب‌ به زبان فارسی بود، اما با بی‌توجهی به کتابخانه‌ها، کم‌کم این مراکز از بین رفتو بسیاری از کتابخانه‌ها نیز مورد هجوم انگلیسی‌ها قرار گرفت. ابوطالب لندنی در سفرنامه خود می‌نویسد که در کتابخانه پادشاهان اول، 400 هزار نسخه خطی نفیس وجود داشت و وقتی انگلیسی‌ها وارد اینجا شدند، متصدی دولت انگلیس، در عرض دو سال بیش از 100 هزار نسخه از بهترین آثار را انتخاب و از هند خارج کرد؛ به عبارت دیگر، طبق منابع تاریخی  افرادی از سوی انگلیس مأموریت داشتند تا کتاب‌های نفیس و بسیار نفیس را از هند انتخاب و به انگلیس منتقل کنند؛ بنابراین ضربه محکمی به دارایی اسلامی و ایرانی در هند ایجاد شد.

مدیرمرکز میکروفیلم نور در ادامه به بخشی از فعالیت‌های این مرکز برای حفظ میراث ایرانی اسلامی در هند اشاره کرد و گفت: شروع به کار مرکز، مصادف بود با چهارصدمین سال شهادت علامه مجاهد، قاضی نورالله شوشتری، ملقب به شهید ثالث و صاحب کتاب گرانقدر «مجالس‌المؤمنین» و «احقاق الحق». در بدو فعالیت، کار شناسایی مراکزی که در آنها نسخ خطی و چاپ سنگی به زبان‌های فارسی و عربی نگهداری می‌شد، مد نظر قرار گرفت و در ادامه، دو فهرست نسخه‌های خطی عربی و فارسی کتابخانه ندوةالعلما در لکهنو هند تدوین شد. کار فهرست‌نویسی با نسخه‌های خطی کتابخانه راجه محمودآباد لکهنو ادامه پیدا کرد که از جمله کتابخانه‌های مهم اسلامی در آن منطقه به شمار می‌رود.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

او ادامه داد: همراه با فهرست‌نگاری و شناسایی نسخ خطی، کار تهیه میکروفیلم نیز آغاز شد و از تعدادی کتابخانه که در آن نسخ خطی اسلامی و ایرانی به زبان‌های عربی و فارسی نگهداری می‌شد، میکروفیلم تهیه شد؛ زیرا در آن زمان هنوز دستگاه‌های جدید دیجیتال نیامده بود. ابتدای کار با کتابخانه علامه میرحامد حسین صاحب کتاب «عقبات‌الانوار» شروع شد. این کتابخانه از کتابخانه‌های بزرگ شخصی جهان و دارای نسخ ارزشمندی از منابع علمی و اعتقادی شیعی و سنی است. در آن زمان به دلایل مختلف از جمله عدم تمکن مالی، کتابخانه در وضعیت نامناسبی قرار داشت و اکثر نسخه‌ها مورد هجوم حشرات موذی و آب و هوای نامناسب قرار گرفته بود؛ به همین دلیل در ابتدای امر، تمام کتاب‌هایی را که آسیب دیده بودند، جلد کردیم و از آن پراکندگی درآوردیم.

مخفی کردن اسناد ایرانی پشت دیوارهای یک خانه

به گفته خواجه‌پیری؛ همزمان در دیگر شهرها نیز کار شناسایی مراکز نسخ خطی اسلامی را آغاز کردیم که از این جمله می‌توان به دانشگاه اسلامی علیگر با 14 هزار و 500 نسخه خطی اشاره کرد. حدود چهار هزار و 500 نسخه را دیجیتال‌سازی کردیم و دو جلد فهرست در آنجا آماده و به زبان انگلیسی ترجمه و چاپ شد. در شهر احمدآباد در درگاه پیرمحمدشاه که نسخه‌های بسیار نفیسی داشت، نیز کار را پی گرفتیم. فهرست به زبان اردو نوشته بود که ما آن را به زبان فارسی اماده کردیم. در حال حاضر 72 عنوان فهرست نسخ خطی عربی و فارسی در سراسر هند آماده شده است. در این مدت، میکروفیلم و نسخه دیجیتال بیش از 100 هزار نسخه خطی در هند نیز آماده شده است. در آرشیو ملی هند نیز کار دیجیتال‌سازی اسناد پیگیری و در این مدت یک میلیون و 200 هزار برگ سنند دیجیتال‌سازی شد. در مدت حضورمان در هند تلاش کردیم از میراث ایرانی و اسلامی در سرزمین هند پاسداری کنیم.

خواجه‌پیری در بخش دیگر صحبت‌های خود به علاقه هندی‌ها برای حفظ زبان فارسی اشاره کرد و گفت: در دوره حاکمیت تیموریان در هند، به علت وسعت و پهناوری حکومتشان نامه‌نگاری زیاد انجام می‌شد؛ به همین دلیل این حکومت به «دولت کاغذی» مشهور است. اما بخش زیادی از این اسناد(دوره تیموریان و گورکانیان) در دوره سلطه انگلیس بر هند از بین رفت. با توجه به اقدامات انگلیسی‌ها برای از بین بردن اسناد فارسی در هند، برخی تلاش‌های شخصی برای حفظ این اسناد در آن ایام صورت گرفت.

به گفته او؛ از جمله این موارد می‌توان به مجموعه اسناد عنایت جنگ اشاره کرد. عنایت جنگ که از امرای حیدرآباد و اصالتاً ایرانی بود، با دیدن شرایط موجود و تلاش انگلیسی‌ها برای از بین بردن اسناد فارسی، بخشی از این اسناد را در جایی مخفی کرد و مقابلش دیواری کشید تا از این طریق از امحای آن جلوگیری کند. پس از سال‌ها، این دیوار را تخریب کردند و این اسناد پیدا شد که امروزه به عنوان یکی از مهمترین اسناد زبان فارسی در هند به شمار می‌آید. که خلاصه‌نگاری، دیجیتال‌سازی و چاپ همانند آن توسط مرکز میکروفیلم نور تهیه شده است. 

به نظر می‌رسد  آینده زبان فارسی در هند و ادامه حیان آن در شبه‌قاره بیش از هر چیز به تصمیماتی وابسته است که از سوی مسئولان ایرانی برای آن گرفته می‌شود. در شرایطی که دولت هند قدم مثبتی در این جهت برداشته و با مطرح کردن “فارسی” به‌عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک این کشور، راه را برای آموزش گسترده‌تر آن باز کرده، این ایران است که باید قدم بعدی را در راستای بهره‌برداری حداکثری از این موقعیت بردارد تا دوباره “قند پارسی” کام مردم هفتاد و دو ملت را شیرین کند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

بریز و بپاش‌های نمایشگاه کتاب/فایده‌ هزینه ۲۲۶میلیاردی چیست؟


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ 12 روز دیگر سی و ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در مصلی امام خمینی آغاز به کار می‌کند،‌ این روزها حرف و حدیث‌ها درباره بودجه برگزاری نمایشگاه داغ است،‌ اخباری از هزینه‌کردهای دوره‌های گذشته در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود که تعجب برانگیز است،‌ خبرهایی درباره هزینه‌کرد 16 میلیارد تومانی برای ناهار در سی و پنجمین دوره و یا دریافت بودجه 6 میلیاردی برای تولید برنامه تلویزیونی برای شبکه‌ای خصوصی که جدای از آن بودجه مشخصی نیز از وزارت فرهنگ داشته است.

محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم،‌ در ماه‌های پس از برگزاری نمایشگاه کتاب تهران،‌  درخصوص هزینه‌های مربوط به سی‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران گفته است:  بخش عمده هزینه‌های سی‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران از طریق حامی مالی و تبلیغات تامین شد. برگزاری نمایشگاه کتاب نزدیک به 120  میلیارد تومان هزینه داشت و این اعتبار صرف حوزه حمایتی و عدالت فرهنگی شد. نمایشگاه کتاب در این دوره از نظر مالی توانست بیشتر هزینه‌های خود را تامین کند. اما این سخنان اسماعیلی با انتشار فهرست هزینه‌ها بعد دیگری پیدا می‌کند.چرا که احتمالا رقم مدنظر آقای اسماعیلی از هزینه برگزاری نمایشگاه از آورده‌های مالی نمایشگاه کسر شده است.

برگزاری سی و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران،‌ 226 میلیارد تومان هزینه داشته است،‌ از این رقم،‌ بیشترین هزینه‌کرد مربوط به یارانه ارسال مرسوله‌های پستی ناشران بوده است،‌ که حدود 26 میلیارد و 500 میلیون تومان را شامل می‌شود.

هزینه اجاره و تامین برق مصلی 13 میلیارد تومان بوده است که از این میان 4 میلیارد سهم مصلی از اجاره و حدود 9 میلیارد هزینه توزیع و تامین برق مصلی برای ایام برگزرای نمایشگاه کتاب بوده است،‌ پیگیری‌های خبرنگار تسنیم نشان می‌دهد که این هزنیه امسال به 21 میلیارد تومان رسیده است.

 هزینه 16 میلیاردی ناهار در ایام برگزاری نمایشگاه یکی دیگر از موارد درشت موجود در فهرست هزینه‌کردهای وزارت ارشاد دولت سیزدهم برای نمایشگاه کتاب تهران است، که البته انتقادهایی را در روزهای گذشته متوجه مدیران وقت کرده است،‌ انتقاداتی که یاسر احمدوند رئیس نمایشگاه سی و پنجم در فضای مجازی در پاسخ به آن گفته است: نمایشگاه 11 روز است اما برگزاری نمایشگاه فقط در 11 روز خلاصه نمی‌شود، از مدتها قبل گروه‌های مختلف اجرایی برای آماده‌سازی نمایشگاه در مصلی مستقر می‌شوند، اجرای سازه‌های سالن‌ها تبلیغات انبارهای پشتیبانی و فرایند آماده‌سازی مفصل نمایشگاه که احتیاج به استقرار افراد مختلف دارد.عده قابل توجهی از همکاران خدمات و حفاظت و پشتیبانی نمایشگاه شبانه‌روزی حضور دارند، طبعا سه وعده غذا دریافت می‌کنند. برخی نهادهای همکار در برگزاری نمایشگاه مانند نیروی انتظامی، شهرداری، راهنمایی رانندگی، آتش نشانی، اورژانس ، بانک، پست، مصلی، و … که تعداد همکارانشان چند هزار نفر در روز است برای همکاری با نمایشگاه در قبال خدماتی که ارائه می‌کنند، حداقل یک وعده غذا دریافت می‌کنند. فرایند تهیه غذا و هر نوع قراردادی در نمایشگاه طبق آیین‌نامه مالی و بر اساس فراخوانهای منتشر شده در رسانه‌ها‌ و مناقصه و مناسب‌ترین پیشنهاد صورت می‌گیرد و اسناد آگهی‌ها و پیشنهادها و صورتجلسات کمیسیون مالی موجود و قابل مراجعه و استناد است.

اما در بخش یارانه‌ها در سی و پنجمین دوره مجموعا 62 میلیارد یارانه پرداخت شده است که از این میان 24 میلیارد و 578 میلیون یارانه نهادهل و سازمان‌ها بوده است،‌ هم‌چنین یارانه مصرفی اهل قلم 4 میلیارد و 500 میلیون،‌ یارانه مصرفی اهالی رسانه 600 میلیون،‌ یارانه مصرفی دانشجویان نخبه کمیته امداد حدود یک میلیارد، یارانه طلاب و دانشجویان 28 میلیارد‌، یارانه مصرفی هیئت علمی 6 میلیارد و 500 و یارانه مصرفی کتب خارجی یکمیلیارد و 800 میلیون بوده است.

اما همانطور که در مقدمه گزارش نیز اشاره شد،‌ مهدی اسماعیلی چند ماه پس از برگزای نمایشگاه اعلام کرده بود که بخش عمده‌ای از هزینه‌های برگزاری نمایشگاه از طریق آورده‌های حامیان مالی و تبلیغات تامین شده است،‌ این در حالی است که بررسی‌ها نشان می‌دهد از 226 میلیارد هزینه‌کرد نمایشگاه سی و پنجم تنها 50 میلیارد آورده مالی به ثبت رسیده است که از این میان 29 میلیارد از طریق تبلیغات محیطی‌، 15 میلیارد از اجاره غرفه به ناشران،‌ 5 میلیارد و 400 میلیون از 3درصد کارمزد حضور در بخش مجازی به دست آمده است،‌ علاوه بر این 40 میلیارد نیز بانک حامی نمایشگاه سی و پنجم آورده داشته است،‌ که 20 میلیارد آن صرف یارانه حمایتی شده است. به عبارت دیگر مجموع آورده‌های نمایشگاه سی و پنجم حدود 90 میلیارد بوده است. بنابراین هزینه‌های برگزاری و آرورده‌ها سر به سر نشده است.

اما حالا کمتر از دو هفته مانده به برگزاری نمایشگاه کتاب تهران،‌ باید گفت که این نمایشگاه که از آن با عنوان بزرگترین رویداد فرهنگی ایران یاد می‌شود، به میان سالی خود نزدیک می‌شود،‌ آیا وقت آن نیست که در هزینه‌کردهای نمایشگاه با احتیاط بیشتری پیش رویم؟ آیا وقت آن نیست که از بریز و بپاش‌های نمایشگاه ممانعت کنیم؟ برخی هزینه‌کردهای موجود در فهرست هزینه‌های نمایشگاه کتاب تهران این پرسش را پیش می‌آورد که چرا هر سال برای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران در مصلی باید از نو چرخ را اختراع کنیم؟ بسیاری از هزینه‌کردهای موجود در فهرست،‌ به نوعی سهم‌خواهی دستگاه‌ها و نهادهایی است که نقش چندانی نیز در حوزه فرهنگ ایفا نمی‌کنند و حضورشان در نمایشگاه دردی را از فرهنگ دوا نکرده است،‌  امید آنکه در این دوره نمایشگاه هزینه‌کردها با مدیریت و نظارت بیشتری دنبال شوند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

انتشار کتاب زندگی نامه و خدمات علمی و فرهنگی نجفقلی حبیبی


به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب زندگی نامه و خدمات علمی و فرهنگی نجفقلی حبیبی برجسته حکمت اسلامی، توسط معاونت علمی پژوهشی و انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی روانه بازار نشر شد.

در بخشی از مقدمه این اثر نوشته محمود شالویی رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی آمده است؛

بر خود می‌بالیم که برگ دیگری از دفتر پرافتخار «انجمن آثار و مفاخر فرهنگی»، مزین به نام و نشان شخصیتی درخشان از سلسله حکمای اسلامی است که به تأسی از سلف خود کوشیده تا با نگاه اشراق گونه و مشی عالمانه «گوهر حکمت» را در درازنای زمان ساری و جاری نگاه دارد. این همت بلند و عزم راسخ و کوشش ممتد استاد حبیبی را می‌ستاییم و تکریم و پاسداشت ایشان را به نشانه پاسداشت همه اندیشه‌های حکمی علمی، بر خود فرض می‌داریم و از خدای سبحان صحت و سلامت و توفیق مقرون با طول عمر برای این فرهیخته فرزانه مسألت داریم.

کتاب حاضر بازتابی از جلوه‌های شخصیتی و علمی استاد است که به محضر طالبان و شیفتگان معرفت و حکمت تقدیم می‌گردد. کوشش جمعی از نویسندگان محترم و تلاش همکاران عزیزم در معاونت علمی و پژوهشی انجمن را در انجام این مهم پاس می‌دارم.»

فهرست مقالات و گفتارهای منتشر شده در این اثر عبارتند از: پیشگفتار انجمن؛ محمود شالویی. گفت‌وگو با نجفقلی؛ نادره جلالی. الگوسازی فرهنگی و عملکرد انجمن آثار و مفاخر فرهنگی؛ صدرا صدوقی. کارنامه پژوهشی نجفقلی حبیبی؛ آریا یونسی. حبیبی، مصححی توانا و دغدغه‌مند؛ غلامرضا اعوانی. معلم و مروج ارزش‌های اخلاقی؛ جواد اطاعت. نجفقلی حبیبی، نمودی از جمع علم و عمل در روزگار ما؛ محسن جوادی. عارف سالک و سیاست‌ورز عدالت‌خواه؛ غلامرضا ظریفیان. نجفقلی حبیبی، نماد مدیریت متکی به جوانان؛ علی‌محمد حاضری. عالمی موفق در ساحت تصحیح متون حکماً و عرفای ایران؛ منوچهر صدوقی سها. استادی اندیشمند و محققی گرانمایه؛ حسین کلباسی اشتری. نجفقلی حبیبی، سرآمد متن‌پژوهان آثار سهروردی در ایران؛ سیدحسن عرب. نجفقلی؛ عباس شیری. روشنفکر متشرع؛ سیدمحمد طباطبایی. نجفقلی حبیبی، نماد اخلاق در جامعه ایران؛ سیدرضا صالحی امیری. کارنامه پرمایه و کاری دکتر حبیبی؛ منصور غلامی. نقش‌آفرینی حبیبی در عرصه دانشگاه و تحقیق؛ محسن رهامی. حبیبی، نماد سلوک اخلاقی؛ آیت‌الله غیاث‌الدین طه محمدی. خدمات اجرایی نجفقلی حبیبی و تأثیر نهادسازی در آموزش عالی کشور؛ حسین سلیمی. کتاب (قانون) و حبیبی؛ محمدرضا غفوریان حسامی. نگاهی به تصحیح کتاب شرح الاسماء؛ سیدکاظم اکرمی. تصحیح «القانون»؛ میراثی ماندگار؛ توکل دارانی.



منیع: خبرگزاری مهر

پتر بیکسل، استاد داستان کوتاه آلمانی زبان درگذشت


به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از سولو سایتونگ، پتر بیکسل نویسنده محبوب سوئیسی در ۸۹ سالگی از دنیا رفت. وی که بیشتر برای خلق داستان‌های کوتاه شناخته می‌شد، در نوشتن داستان‌هایش از سبک نوشتاری ساده استفاده می‌کرد و در عین حال به خوبی از توانایی‌های زبانی بهره می‌گرفت. او که نویسنده‌ای گزیده‌گوی بود، اما همیشه حرف‌های زیادی برای گفتن داشت، در حالی از دنیا رفت که باید ۹۰ سالگی خود را ۲۴ مارس (هفته بعد) جشن می‌گرفت.

آثار ادبی بیکسل شامل داستان‌های کوتاه، کتاب‌های غیرداستانی، مقاله‌ها و سخنرانی‌ها، مجموعه‌ای از داستان‌های کودکان و چندین مجموعه از یادداشت‌های وی برای ستون‌های روزنامه است.

او علی‌رغم حجم نسبتاً کم آثارش، حدود ۶۰ سال به عنوان یک داستان‌نویس چیره‌دست شناخته می‌شد و یکی از مهم ترین نویسندگان ادبی سوئیس بود.

بیکسل وقتی ۲۹ ساله بود با مجموعه داستان کوتاه «خانم بلوم واقعاً دوست داشت با شیرفروش آشنا شود» به موفقیت دست یافت. این مجموعه بلافاصله او را به عنوان یک نویسنده قابل، حتی در خارج از کشور معرفی کرد.

به لطف لحن و سبک ساده این مجموعه داستان شامل ۲۱ داستان کوتاه با شخصیت‌هایی که منتظر می‌مانند و در مورد چیزهای دنیوی حدس می‌زنند، گروه آوانگارد و مشهور «گروه ۴۷» آلمان جایزه سالانه خود را در سال ۱۹۶۵ به او اهدا کرد.

رمان «فصل‌ها» در سال ۱۹۶۷ و کتاب «داستان‌های کودکان» یا «آمریکا وجود ندارد» در سال ۱۹۶۹ که موجب شگفتی منتقدان شد و بلافاصله به بسیاری از زبان‌ها ترجمه شد، از دیگر کتاب‌های وی است.

با این حال، محور اصلی تولیدات ادبی او ستون‌های مجله‌ها و روزنامه‌ها بودند و وی که از سال ۱۹۶۸ به بعد برای نشریات «ولت ووخه»، «تاگس آنسایگر مگزین» و «شوایتزر ایلوستریرته» مطلب می‌نوشت، بسیاری از این مقاله‌ها و یادداشت‌ها را که به شدت در انتقاد از دولت سوئیس بودند، در چندین مجموعه به صورت کتاب منتشر کرد که «داستانی در زمان اشتباه» مجموع مقالات وی از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۸، «جایی دیگر» مجموع یادداشت‌های وی از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۵ در سال ۱۹۹۹ و «سوئیس سوئیس» در سال ۲۰۰۵، از جمله آنها هستند.

پتر بیکسل سال ۱۹۳۵ در لوسرن و در خانواده ای صنعتگر به دنیا آمد، در کالج تربیت معلم درس خواند و تا سال ۱۹۶۸ به عنوان معلم مدرسه ابتدایی کار کرد و سپس در سال ۱۹۷۳ در همان کالج به تدریس پرداخت. وی سال ۱۹۵۶ با ترزا اسپوری بازیگر ازدواج کرد، در سال ۱۹۵۷ به حزب سوسیال دموکرات جناح چپ پیوست و تا سال ۱۹۹۵ عضو آن باقی ماند.

او در طول ۷ سال، از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۱، مشاور شخصی و سخنرانی‌نویس وزیر کاریزماتیک دولت سوسیال دموکرات ویلی ریچارد بود که با او دوستی نزدیک داشت. وی همچنین از بنیانگذاران «گروه اولتن» باشگاه نویسندگان چپ سوئیسی و جشنواره ادبیات سولوتورن بود.

بیکسل درباره مسائل فلسفی و روزمره موضع می‌گرفت و به عنوان فردی شناخته می‌شد که به شدت منتقد کشورش بود. او با نویسنده مشهور سوئیسی ماکس فریش دوست بود.

با درگذشت این نویسنده ملت آلپ نه تنها محبوب‌ترین نویسنده خود را از دست داده، بلکه یکی از متمایزترین صداهای خود را نیز از دست داد که کم می‌گفت اما همیشه حرف‌های متفاوتی برای گفتن داشت.

مجموعه‌ای از داستان‌های این نویسنده به نام «آمریکا وجود ندارد» و «خانم بلوم واقعاً دوست داشت با شیرفروش آشنا شود» به فارسی چاپ و ترجمه شده‌است.



منیع: خبرگزاری مهر

آیا ممکن است کسی بی ‌آنکه شرور باشد، مرتکب شرارت شود؟


به گزارش خبرگزاری تسنیم،‌ حبیب احمدزاده نویسنده و کارگردان در یادداشتی که برایانتشار در اختیار رسانه‌ها قرار داده است،‌ با عنوان نامه‌ای از خاور میانه دردمند به الیز استفانیک، نماینده جدید آمریکا در سازمان ملل نوشت:  «می‌‌خواهم رسیدن به پستی را به شما تبریک بگویم که سال­ها بعد، وقتی که در آسایشگاه سالمندان هستید یا در بستری هستید که عزیزانتان در کنار شما هستند، می‌­توانید فقط به خاطر بالا بردن یا پایین نگهداشتن دست راست­تان بدان افتخار کنید یا به خاطر عذاب وجدانتان تا دم مرگ رنج بکشید.

دلیل نوشتن این نامه آن است که معتقدم هر انسانی به یادآوری تجارب گذشتگانش احتیاج دارد تا از اشتباهات آنان پند بگیرد و کار را به جایی نرساند که نوه­‌ها و آیندگان خاندانش از آشکار شدن ارتباط فامیلی با او شرمگین باشند.

سخن را کوتاه می­‌کنم. انسان‌­ها در مسیر زندگی خود، بارها بر سر دو راهی­‌های مختلف انتخاب، قرار می­‌گیرند. دوراهی‌­هایی که وادارشان می­‌کند به اتفاقاتِ پیش آمده برای خود، جواب آری یا جواب ِ نه بدهند. و این آری یا نه گفتن‌­ها حتی ممکن است (در حد و اندازهی قدرت پشت این تصمیم) باعث چرخش و تغییر در تاریخ شود.

تجارب چند نفر از این افراد در تجربه تاریخی­‌شان را برایتان بازگو می­‌کنم تا شاید به جوابی برای این سوال برسیم که چطور ممکن است در یک نظام سیاسی، جنایت اتفاق بیفتد، اما جنایت‌کاران بدون ذره‌ای عذاب وجدان به زندگی و حیات خود ادامه دهند؟

گروه اول آنان که برای  رسیدن به  سراب قدرت، آری گفتند:

آدولف آیشمن، ژنرال معروف آلمان هیتلری در زمانه­ی قبل و شروع جنگ جهانی دوم

آدولف آیشمن مسئول بخش «مربوط به یهودیان اداره‌ی اصلی امنیت رایش» و اداره­ اردوگاه­‌های مرگ نازی­‌ها بود که پس از جنگ، در آرژانتین ربوده شده، به اسرائیل منتقل شده و طی یک نمایش باشکوه، محاکمه و اعدام شد.

روزی که آدولف آیشمن را در دادگاه اورشلیم محاکمه می­‌کردند، او باید به تمامی آری­هایی که به نظام ناسیونال سوسیالیسم هیتلری داده بود، پاسخ­گو می­‌شد.

به قول هانا آرنت نویسنده­ یهودی کتاب آیشمن در اورشلیم، آیشمن هیولا نبود، شیطان نبود، مکبث نبود، ریچارد سوم هم نبود که بر سر آن باشد که نابکار شود. او نه منحرف بود و نه سادیست، بلکه به ‌شکلی اسف‌بار و هولناک، معمولیِ معمولی بود.

به‌ باور آرنت، آیشمن هیچ انگیزه‌ای جز این نداشت که با دقت و پشتکار، پیشرفت شخصی خود را در سلسله ‌مراتب رژیم هیتلر دنبال کند و این انگیزه نیز به خودی خود انگیزه‌ای مجرمانه نیست. آیشمن فاقد قدرت تخیل بود و همین امر باعث می‌شد نتواند از منظر دیگری بیندیشد یا حتی از خود، آن‌چنان که باید، همدلی نشان دهد.

کتاب و ادبیات ,

آیشمن احمق نبود. تنها بی‌فکری محضش بود که او را به یکی از بزرگ‌ترین جنایت‌کاران دوران خود تبدیل کرد. او هیچ‌ وقت نفهمید حقیقتاً مشغول چه ‌کاری است. او اصلاً به پیامدهای اعمال خود توجه نداشت و از خِرد آن‌چنان که باید استفاده نکرد. آیشمن به‌واقع از واقعیت دور بود. آرنت به‌تفصیل از کاربرد کلیشه‌ها در گفتار آیشمن سخن می‌گوید و نتیجه می‌گیرد که او به ‌واقع در سخن ‌گفتن ناتوان بود و همین امر، ناتوانی او در اندیشیدن را نیز نشان می‌دهد. همچنین از نسبت خودفریبی و دوری از واقعیت در ذهن و ضمیر آیشمن و همین­طور فضای آلمان زمان آیشمن پرده برمی‌دارد.

رابرت مک نامارا

نظامی آمریکایی که در پی سلسله مراتب نظامی حتی به وزارت جنگ آمریکا رسید. او در طی جنگ دوم جهانی طراح اصلی بمباران­‌های هوایی بی­‌رحمانه­ شهرهای ژاپن بود. او چند روز قبل از انداختن بمب اتمی بر هیروشیما، با فرستادن صدها هواپیما بر فراز توکیو، شصت درصد این شهر و مردمانش را یکجا با بمب­‌های آتش­‌زا سوزاند. جمله­ تاریخی او این است که اگر جنگ با پیروزی متفقین تمام نمی­‌شد، قطعاً او به جای افسران نازی به عنوان جنایتکار جنگی در دادگاه نورنبرگ محاکمه می­‌شد.

اما او هنوز تا لحظه­‌ای که به پشیمانی و افسوس برسد، راه درازی داشت. او به بهانه­‌ای واهی برای شروع جنگ با ویتنام شمالی ساخت و آن، حمله­ دروغین و خیالی ویتنامی­‌ها به کشتی آمریکایی مادوکس درخلیج تونکینبود. دروغی که دستاویز شروع جنگی طولانی مدت شد و جان میلیون­ها ویتنامی و ده‌­ها هزار آمریکایی را گرفت.

مک نامارا پس از گذشت40سال اعلام کرد کشتی آمریکایی در خلیج تونکین اصلا وجود خارجی نداشته است! در واقع باگذشت زمان و انتشار اسناد جنگ ثابت شد که قایق‌های ویتنام هیچ‌گاه به هیچ ناو آمریکایی حمله نکرده بودند.

ولی کار او به اینجا ختم نشد. او طولانی‌­ترین زمان هدایت وزارت دفاع در امریکا را داشت، از سال 1961 تا 1968  او اصلی‌­ترین مدافع ادامه­ جنگ ویتنام بود؛ ولی سال­‌ها بعد به بدگمانی راجع به تلاش­‌های خود در آن جنگ، اذعان کرد. او گفت تصور نم‌کرده بمباران­‌های گسترده­ آمریکا در ویتنام شمالی به موفقیت برسد. مک نامارا اعتراف کرد که از بیهودگی جنگ ویتنام مطلع بوده است ولی از آنجا که او استراتژیست دولت بوده، با ادامه این نبرد، سعی در آزمایش تاکتیک‌های نوین جنگی داشته است!.

او چند سال قبل از مرگش  در مستندی با نام (غبار مه آلود جنگ) با درد و رنج و خجالت، از تمام آن اعمال بی فایده یاد می‌کند.

کالین پاول

کالین پاول که سال 2021 در سن 84 سالگی بر اثر ابتلا به ویروس کرونا جان خود را از دست داد، به عنوان اولین وزیر امور خارجه­ی سیاه‌پوست آمریکا، نقش موثری در شکل‌گیری سیاست خارجی کاخ سفید در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست‌ و یکم داشت.

او در پنجم فوریه­ 2003 در جلسه­ عمومی شورای امنیت سازمان ملل متحد سخنرانی کرد و به دفاع از حمله­ آمریکا و متحدانش به عراق پرداخت. او در این جلسه با نشان‌ دادن ویالی از یک ماده سفید رنگ و با استناد به منابع گمنام عراقی گفت: “هیچ شکی وجود ندارد که صدام دارای سلاح‌های بیولوژیک است و توانایی تولید سریع و انبوه آنها را دارد.”

پاول در 13 سپتامبر 2004، در کمیته امور دولتی سنا اعتراف کرد که منابعی که بسیاری از اطلاعات ارائه شده­ وی را در سخنرانی سازمان ملل در اختیار او قرار داده بودند، «اشتباه» بودند و «بعید است» که ذخایر سلاح‌های کشتار جمعی در عراق پیدا شود.

پاول بعدها قبول کرد که قضیه‌ای که او به شورا ارائه داده، نادرست بوده و اطلاعاتی که وی بر آن‌ها تکیه داشته «به‌طور عمد، گمراه‌کننده» بوده‌اند. ولی این اعتراف به گناه، بسیار دیرتر از آن بود که صدها هزار کشتهی بی­گناه از مردمان عراقی و سربازان آمریکایی را توجیه کند.

لیندا توماس گرینفیلد

او نماینده­ دولت بایدن در سازمان ملل بود. او به گفته­ داستانی که تنها شاهدش خود اوست، در زمان کشتار بی­رحمانهی توتسی­‌ها به دست هوتوها در رواندا، که فکر می­‌کردند رئیس جمهورشان به دست گروه مقابل به قتل رسیده است، به اسارت هوتوها در آمده بوده و همان­طور که مسلسل بر شقیقه­‌اش فشار داده می­‌شده، التماس می­‌کرده که او یک آمریکایی است نه یک توتسی و لهجه­ غلیظ لوییزیانایی خود را بیشتر به رخ می­‌کشیده تا رهایش کنند.

و عجبا که کسی که از چنین نسل‌کشی هولناکی جان به در برده است، خود چندین بار، تنها با بالا بردن دست راستش در جلسه­ سازمان ملل و وتو کردن قطعنامه‌­های آتش‌­بس در غزه، باعث ادامه­ نسل‌کشی فلسطینیان شده است.

سال‌­ها بعد می­‌توان کتابی درباره­ او نوشت و نامش را (خانم گرینفیلد درغزه) گذاشت تا همگان بدانند او نیز همچون آیشمن پس از ابلاغ دستورات وحشیانه به مامورانش، سر میز ناهار و شام با دو فرزندش به شوخی می­‌پرداخته و تنها فکرش رسیدن به مقام وزارت امور خارجه آمریکا و یا حتی تبدیل شدن به اولین رئیس جمهور زن سیاهپوست آمریکا بوده است و آن دست بالابردن­‌ها و کشتار هزاران زن و کودک در غزه، هیچ احساس عاطفی خاصی را در وجود او بر نمی‌­انگیخته، هم­چنان که آیشمن، مک نامارا یا کالین پاول تا زمان حضور در مسند قدرت، به نتایج عملشان فکر نمی­‌کردند.

 قسمت دوم

آنان که به قدرت نه گفتند:

نلسون ماندلا

ماندلا فرمانده شاخهی نظامی «کنگره ملی آفریقا» بود. کنگره در آن زمان بر اعتراض­‌های عمومی و کارزارهای مدنی علیه سیستم نژادپرستی افزوده بود و ماندلا نقشی مرکزی در این مبارزات داشت.

او بارها گفته بود که باوجود اعتقاد به مبارزه­ مسالمت‌آمیز، به خاطر فشارهای شدید رژیم آپارتاید، مجبور به انتخاب مشی چریکی شده. او پس از دستگیری، به حبس ابد محکوم شد و تا سال­ها در غرب او را تروریستی خطرناک می­‌دانستند. از دههی سوم زندانش بارها به او پیشنهاد شد که با محکوم کردن مبارزات مسلحانه­ مردمش، امکان آزاد شدن را برای خود ایجاد کند، اما او هر بار این پیشنهاد را رد کرد. پس از سال­ها که از زندان آزاد شد و با رای مردم به قدرت رسید، با روش­‌های ابتکاری و صلح آمیزش جهان غرب را به تسلیم اخلاقی  واداشت.

کتاب و ادبیات ,

آرون بوشنل

یک سرباز 25 ساله نیروی هوایی آمریکا که در مقابل سفارت اسرائیل در واشینگتن خود را به آتش کشید تا به مشارکت آمریکا در جنگ با مردمان غزه اعتراض کند. او در بیانیه‌­ای، دلیل این کارش را چنین اعلام کرده بود:

من یکی از اعضای فعال نیروی هوایی ایالات متحده هستم.  من دیگر شریک نسل‌کشی نخواهم بود. من در آستانه­ انجام یک عمل اعتراضی شدید هستم. اما در مقایسه با آن­چه که مردم در فلسطین به دست استعمارگران خود تجربه کرده‌اند، اصلاً افراطی نیست.

او نه تنها در فکر ارتقا مقام و پست نبود بلکه احساس کرد باید کاری بکند تا چرخ دنده‌­ای از این ماشین جنایت و نسل کشی در تاریخ به حساب نیاید.

آخر

سرکار خانم  الیز استفانیک نماینده جدید آمریکا در سازمان ملل!

حالا شما هم به قدرتی رسیده­‌اید که می‌­توانید با بالا بردن دست­تان بدون آن­که خود را شرور بدانید، بالاترین شرارت­‌های امروز جهان را تداوم ببخشید. و آن همانا ادامه­ نسل‌کشی در غزه و تداوم جنگ­ها در خاورمیانه است برای مساعدت و کمک به مردی به نام ناتانیاهو. مردی که برای ادامه­ بقای سیاسی‌‌اش حتی به فکر آینده مردمان اسرائیل و آبروی دین محترم یهود نیست.

اگر امروز به چیزهایی که گفتم، فکر نکنید، به ناچار سال­ها بعد، وقتی پیر و فرتوت شده‌­اید، به امروز و کاری که می‌­توانستید برای جلوگیری از کشتار هزاران هزار انسان انجام دهید، فکر خواهید کرد. انسان‌­هایی که تنها با بالارفتن دست شما کشته شده‌­اند.

به این بیاندیشید که آیندگان از شما همچون آیشمن، مک نامارا یا کالین پاول یاد خواهند کرد که به ادامه­ جنایت، آری گفتند و بعدها افسوس فرصت‌­های از دست داده و همراهی با جنایات غیرقابل بازگشت را خوردند؟

یا همچون نلسون ماندلا و آرون بوشنل که به همراهی با ادامه­ جنایت، نه گفتند و مردمان آگاه جهان تا ابدیت به آنان افتخار می‌کنند؟

فقط آری ِیا نه ؟»

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

نوشتن داستان مذهبی بسیار دشوارتر از سایر آثار است


به گزارش خبرگزاری مهر، چهارمین دورهمی هیئت کتاب با محوریت کتاب «شاید فرشته بودند» نوشته مسلم ناصری و «آفتاب غریب» نوشته مریم کریمی به مناسبت میلاد امام حسن(ع) در فرهنگسرای گلستان برگزار شد. جمعی از نوجوانان دوستدار کتاب و ارادتمند ائمه اهل بیت(ع) مهمان این برنامه بودند.

مسلم ناصری نویسنده کتاب «شاید فرشته بودند» درباره نگارش این اثر گفت: این کتاب تاریخی و مذهبی است؛ کتب مذهبی برای شناساندن الگوها و شخصیت‌های دین است اما در این کتاب سعی بر این داشتم که علاوه بر این موضوع به بیان ابعاد معنوی زندگی امام حسن(ع) نیز بپردازم.

نوشتن داستان مذهبی بسیار دشوارتر از سایر آثار است

وی افزود: نویسنده زمانی خوشحال است که اثرش خوانده شود و جدای از دریافت جوایز متعدد به چاپ های بیشتر برسد که این خود نوید از پویایی اثر دارد.

این نویسنده با تأکید بر اینکه برای پرداختن به کارهای تاریخی و مذهبی سه نکته حائز اهمیت است گفت: اولا دسترسی به سند و منبع درست و مطمئن باید فراهم باشد. خصوصا در مورد امامان(ع) و یاران‌شان که این امر مستلزم تسلط به زبان عربی است؛ تا جستجو و استخراج منابع به درستی محقق شود. نکته بعدی شناسایی مخاطب است و نکته سوم ابزار کار است که همان کلمات و جملات هستند، به صورتی که انتقال پیام و داده با کلمات و جملاتی ساده و روان صورت پذیرد، چرا که نوشتن یک رمان یا داستان مذهبی بسیار دشوارتر از سایر آثار است؛ با توجه به اینکه مخاطب این موضوعات را از درگاه‌های بسیاری مثل تلویزیون، مدرسه و سخنرانی‌ها دریافت کرده است، هنر نویسنده مذهبی در این است که جملات را به گونه‌ای بنویسد که خواننده با آن ارتباط عاطفی و ذهنی درستی ایجاد کرده و برایش باور پذیر باشد.

در بخش دیگری از این مراسم، مسلم ناصری به پرسش های برخی از نوجوانان پاسخ داد؛ وی در پاسخ به این پرسش که مطالعات شخصی‌اش بیشتر در کدام ژانر است، گفت: معتقدم یک نویسنده باید همه موضوعات را مطالعه کند و روزانه بیشتر وقت خود را صرف خواندن آثار و حتی مقالات و پژوهش‌های متعدد نماید تا بتواند در همه جهات آگاهی داشته باشد.

این نویسنده در پاسخ به این سوال که نوشتن یک داستان مشکل‌تر است یا بازنویسی آن گفت: نوشتن ابتدای کار است؛ طوری که گویا اصلا کاری صورت نگرفته است، بعد از چند ماه از نوشتن اولیه با مراجعه‌های بعدی به متن، جملات و صحنه ها آنقدر عوض می شوند تا جایی که تصویر ذهنی ما با واقعیتی که در کتاب نوشته ایم نزدیک شود ، در اصل نوشتن در مرحله اول پروژه ای خام است و بعد از بازنویسی مداوم به پختگی می رسد که بتوان آن را به مخاطب عرضه داشت.

نوشتن داستان مذهبی بسیار دشوارتر از سایر آثار است

در بخش دیگری از این مراسم سورنا جوکار شاعر آیینی شعرخوانی و ابیاتی را به ساحت مقدس ائمه اطهار(ع) تقدیم کرد.

ماجده محمدی که به عنوان مدرس و کارشناس در این برنامه حضور داشت نکاتی را در حوزه نویسندگی مطرح کرد و گفت: نوشتن کتاب در حوزه دینی سختی‌ها و چالش‌های خاص خود را دارد. این آثار باید در عین شیوایی سخن و سادگی، بسیاری از سوالات مبهم نوجوانان را پاسخ بدهند.

وی با استفاده از روایت داستانی از ابتدای امامت علی (ع) تا ولایت امام زمان (عج) این 12 ستاره آسمان امامت را در کنار هم طرح کاملی از انسانیت معرفی کرد که هر کدام به مثابه قطعه ای مجزا از یک پازل به آموزش و پیشبرد اسلام در زمان خود اهتمام داشتند.

خوانش بخش های از کتاب توسط نوجوانان برگزاری مسابقه کتابخوانی از کتاب «شاید فرشته بودند» و اهدای جوایز به برندگان مسابقه از دیگر بخش‌های چهارمین دورهمی هیئت کتاب بود. در پایان نوجوانان حاضر در مراسم مهمان سفره احسان کریم اهل بیت بودند و مراسم افطار برگزار شد.



منیع: خبرگزاری مهر

تلاش برای تبدیل نمایشگاه کتاب تهران به همایشی فرهنگ‌محور


به گزارش خبرگزاری تسنیم،‌غلامرضا طریقی، مدیر کارگروه فعالیت‌های فرهنگی درباره فعالیت‌های این کارگروه در نمایشگاه کتاب امسال گفت: کارگروه فعالیت‌های فرهنگی تعریف مشخصی دارد که با همه ساختار نمایشگاه متفاوت است؛ ماهیت برنامه‌های این کارگروه سبب رونق اقتصادی نشر می‌شوند. 

وی ادامه داد: مبنای برنامه‌های کارگروه فرهنگی به شکلی است تا نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از یک رویداد فروشگاهی به همایشی فرهنگ محور تبدیل شود و بر همین اساس چند نوع فعالیت در نمایشگاه کتاب خواهیم داشت.

طریقی با اشاره به فعالیت‌های این کارگروه گفت: بخشی از فعالیت‌ها، شامل نشست‌های فرهنگی می‌شود که در طول سال در سرای اهل‌قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار می‌شود. سرای اهل‌قلم در نمایشگاه کتاب هم فعال است و میزبان نشست‌های اصلی نمایشگاه کتاب تهران است. همچنین سرای ناشران محلی برای رونمایی، نقد و بررسی است و در سالن ناشران آموزشی و کودک‌ونوجوان هم این سراها فعال‌ هستند.

مدیر کارگروه فعالیت‌های فرهنگی سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بیان کرد: بخش دیگری از فعالیت‌های کارگروه فرهنگی شامل معرفی کتاب‌هایی است که توانسته‌اند جایزه‌های ادبی مانند «کتاب سال»، «جلال آل‌احمد» یا «شعر فجر» را دریافت کنند و به‌این‌ترتیب مخاطبان با مراجعه به غرفه‌ای که برای این منظور طراحی شده است، می‌توانند با نویسندگان این کتاب‌ها ارتباط داشته باشند.

وی در توضیح فعالیت غرفه‌های فرهنگی که فروش محور نیستند در نمایشگاه کتاب امسال گفت: غرفه‌های فرهنگی که فروش محور نیستند، در دو بخش کودک و بزرگسال مستقرند. این غرفه‌ها شرکت‌ها، مؤسسات و نهادهایی هستند که اقدام به معرفی فعالیت‌های ترویجی خود در زمینه کتاب و کتاب‌خوانی می‌کنند، این غرفه‌ها برای سرگرمی و تشویق مخاطبان به مطالعه نیز برنامه‌های خوبی دارند.

طریقی با اشاره به فعالیت‌های محیطی کمیته فرهنگی در نمایشگاه کتاب افزود: دسته دیگری از برنامه‌ها، مربوط به برنامه‌های محیطی هستند که شامل نمایش تئاتر و سرگرمی است و برای مخاطبان عام یا کودک اجرا می‌شود. همچنین اجرای برخی برنامه‌های مناسبت‌محور نیز در دستور کار است. برای مثال برای روز فردوسی و ولادت امام رضا (ع) برنامه‌های خوبی تدارک ‌دیده‌ شده است.

مدیر کارگروه فعالیت‌های فرهنگی سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران درباره فعالیت کوشک کتاب گفت: کوشک کتاب همان سرای اهل‌قلم است که در یکی، دو سال گذشته به شبستان منتقل شده بود؛ اما امسال با توجه به آسیب‌شناسی که انجام شده، به مکان همیشگی خود برگشته است.

سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از 17 تا 27 اردیبهشت‌ماه 1404 با شعار «بخوانیم برای ایران» در محل مصلای امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

مگر اندوه شب‌های علی را چاه می‌فهمد؟


به گزارش خبرنگار مهر، علی‌اصغر شیری به بهانه شب‌های قدر و شهادت امیرالمومنین (ع) شعر تازه‌ای سروده است.

در ادامه این غزل را با هم می‌خوانیم؛

*

مگر اندوه شب‌های علی را چاه می‌فهمد؟

کجا درد دل آیینه‌ها را آه می‌فهمد؟

شب تاریک کوفه، کوچه‌ها در خواب خاموشی

فقط حال یتیمان را نگاه ماه می‌فهمد

به دام خویش افتادند بوجهلان صفینی

فریب کفر را کی لشکر گمراه می‌فهمد؟

خوارج چیزی از پند علی هرگز نفهمیدند

کجا آفاق را اندیشه‌ی کوتاه می‌فهمد؟

مسیر کهکشان‌ها با نگاهش می‌شود روشن

ولی این قوم آیا راه را از چاه می‌فهمد؟

علی درد دلی انبوه دارد، بغض دارد، آه…

مگر درد دل آیینه‌ها را آه می‌فهمد؟



منیع: خبرگزاری مهر

نوروز و نوروزنامه، خلاصه نمادین جهان ایرانی


خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ و ادب، طاهره طهرانی: نماد یا سمبل ( symbol) پدیده‌ای است که برخاسته از انتزاع است. از هنگامی که رشد مغزی انسان او را به مرحله‌ای رساند که بتواند از نشانه‌های قابل دیدن امری نادیدنی را درک کند، بر اساس آن شروع به برنامه ریزی و طراحی تاکتیک کرد و آئین‌ها و آداب را بنا گذاشت، دست به رنگ و ابزار برد و طرحی کشید و حجمی ساخت و بر آنها رنگی زد؛ نماد نیز متولد شد. از خوشبختیِ ما ایرانیان در این سرزمین کهن این است، آنقدر ابزار و اشیای کهن و تاریخی داریم که گردشی مختصر حتی در موزه‌ای کوچک می‌تواند این نمادها را به صراحت پیش چشم ما بنشاند.

انسان همانطور که یاد گرفت سخن بگوید و بنویسد، آموخت که برای مفاهیم تجریدیِ بدون جسم و صورت، چیزی کلامی یا دیدنی و لمس کردنی را قرارداد کند و بر اساس آن پیام و معنای ذهنی خود را منتقل نماید. پس شادیِ نادیدنی بدل شد به لبخند دیدنی. دانشِ نادیدنی بدل شد به کتاب و قلم دیدنی. رویش نادیدنی بدل شد به برگ‌های نورسته و شکوفه‌ها و جوانه‌های دیدنی. دلیری و دلاوری نادیدنی بدل شد به شمشیر و تیر و کمان دیدنی. هر نماد مجموعه‌ای مفاهیم و معانی را به دنبال دارد، و کاربرد این نمادها و مفاهیم در ادبیات و هنر و فرهنگ بیشتر از آن است که بتوان در یک کلمه توضیحش داد.

وقتی یک نماد این همه غنی و سرشار است، به سادگی از پس هزاران سال فاصله باز می‌تواند سربلند کند و جریان قرن‌ها حیات پیوسته بشر یک حوزه تمدنی را به رخ بکشد و مفاهیم انسانی را بازآفرینی کند؛ و نوروز پراست از این نمادها. حضور این نمادها در مذهب و آئین‌های دینی از روزگار کهن تا امروز قابل بررسی است.

نوروز و نوروزنامه، خلاصه نمادین جهان ایرانی

نوروزنامه کتابی است منسوب به خیام، که در آن نگارنده به درخواست دوستی نیک عهد، به بیان و توضیح آئین‌های نوروز پرداخته است. طبق آنچه در نوروز نامه آورده شده، آئین پادشاهان ایران اینگونه بوده که در روز نخست سال موبد موبدان پیش شاه می‌آمد «با جام زرین پر می، و انگشتری، و درمی و دیناری خسروانی، و یک دسته خوید سبز رسته، و شمشیری، و تیر و کمان، و دوات و قلم، و اسپی، و بازی، و غلامی خوب روی» دلایل انتخاب هرکدام از این نمادها برای روزی به اهمیت نوروز که مهمترین جشن آن زمان بوده، در دعایی که موبد موبدان نزد شاه می‌خواند آشکار می‌شود: «شها! به جشن فروردین، به ماه فروردین، آزادی کزین به ردان و دین کیان، سروش آورد ترا دانایی و بینایی به کاردانی، و دیر زی و با خویِ هژیر، و شاد باش بر تخت زرین، و انوشه خور به جام جمشید، و رسم نیاکان در همت بلند و نیکوکاری و ورزش داد و راستی نگاه دار. سرت سبز باد و جوانی چو خوید، اسپت کامگار و پیروز، و تیغت روشن و کاری به دشمن، و بازت گیرا (و) خجسته به شکار، و کارت راست چون تیر، و هم کشوری بگیر نو، بر تخت با درم و دینار، پیشت هنری و دانا گرامی، و درم خوار، و سرایت آباد، و زندگانی بسیار.»

خوید (جوی تازه سبز شده) به نشانه تازگی و سرسبزی، اسب مرکب بزرگی و قدرت و نشانه پیروزی و استیلا، شمشیر نشانه پیروزی نظامی در مقابل دشمن، باز که پرنده ملازم بزرگان و شاهان بوده در شکار به نشانه بلندی مقام و تسلط شاه از آسمان بر سرزمین، تیر به نشانه راستی کار و سرعت امور، قلم و دوات نشانه روان بودن حکم در داخل قلمرو گسترده، و جوان خوب‌رو به نشانه همنشین بودن با بخت جوان و گرامی داشتن زیبارویان و حکیمان و دانشمندان و هنرمندان؛ و همه اینها به دست موبد موبدان به بارگاه شاه آورده می‌شده که مرد دین و خرد بوده و بلندمرتبه‌ترین خردمندان.

این صورت خاص تبریک نوروزی برای شاهان به این دلیل است که وظیفه و خویش‌کاری او آباد کردن سرزمین و حمایت و حفاظت و تأمین نیازهای مردم بوده است، صورت عمومی نمادهای نوروز آن چیزی است که در نخستین روز سال بر سفره هفت سین (و آئینِ آئینه‌وار آن در ابتدای پاییز یعنی سفره جشن مهرگان) می‌نشیند. نمادهای کلامی مثل نوروز خوانی و دعای خاص تحویل سال و تبریک عید، نمادهای فرهنگی مثل خانه تکانی و جشن‌هایی نظیر چهارشنبه سوری و دید و بازدید عید و… نیز همگی از لایه لایه‌های باور و مذهب و اندیشه و آئین و شیوه زندگی مردم این سرزمین برخاسته که هنوز و همچنان زنده و پویاست، و پیوند و مهری عمیق را بین اقوام و گروه‌ها در سراسر کشور و حتی بیرون از مرزهای قراردادی و رسمی بین همه کسانی که با زبان فارسی سخن میگویند برقرار می‌کند. و البته که جای شکر دارد که این سرمایه در هم بافته با جان و دل ماست و مهم است که با مهر از آن پاسداری کنیم.



منیع: خبرگزاری مهر

خاطراتی از ثروتمندترین پزشک مناطق محروم


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، “شیرمرد”، دومین کتاب فاطمه سادات میرعالی با نگاهی به زندگی‌نامه یکی از پزشکان حاضر در عرصه دفاع مقدس به‌تازگی با همکاری نشر مردم‌نگار منتشر شد و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت. 

میرعالی که پیش از این با کتاب “حوض خون” در میان علاقه‌مندان به ادبیات دفاع مقدس شناخته شد، در اثر جدید خود تلاش کرده یکی از چهره‌های ناشناخته در عرصه پزشکی را به مخاطبانش معرفی کند. 

جامعه پزشکی از جمله اقشار تاثیرگذار در هشت سال دفاع مقدس بودند، اما با وجود این جای خالی روایت‌های آنها از سال‌های جنگ تحمیلی و پس از آن، در میان کتاب‌های خاطرات خالی است. از این منظر می‌توان انتشار “شیرمرد” را تلاشی برای پر کردن سطرهای نانوشته از آنها نیز دانست.

کتاب , دفاع مقدس ,

دکتر سید شیرمرد میرفالی، فوق تخصص موسکولو اسکلتال و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اهواز بود. سال‌ها حضور در جبهه و حفظ روحیه جهادی پس از جنگ برای خدمت‌رسانی به اقشار محروم و کم‌درآمد جامعه، او را به پزشکی محبوب بین مردم این مناطق تبدیل کرد. 

دکتر میرعالی پزشک گمنامی بود که سبک زندگی‌اش، او را از بسیاری جهات با هم‌قطارانش متفاوت کرده بود. او که با وجود سختی‌های بسیار با رتبه‌ای عالی در مقطع تخصص در رشته رادیولوژی پذیرفته شده بود و از جمله پزشکان حاذق در این رشته به شمار می‌رفت، خدمت در مناطق محروم را بر درآمدزایی از این طریق ترجیح داده بود.

کتاب , دفاع مقدس ,

پزشک نمونه استان خوزستان، زمانی که مدیریت درمانگاه زیباشهر اندیمشک را برعهده داشت، علاوه بر رسیدگی به بیماران، از جوشکاری حصارهای اطراف درمانگاه، حضور در گروه‌های جهادی و کمک به سیل‌زدگان استان و … ابایی نداشت. آرزویش شهادت بود و حضور در سوریه، آرزویی که هرچند در ظاهر به آن نرسید. بزرگترین ثروت زندگی‌اش را شاگردانش می‌دانست و سبک زندگی شهدا را سبک زندگی خود و خانواده‌اش قرار داده بود. 

دکتر میرعالی پس از یک سانحه تصادف، در اردیبهشت‌ماه سال 1400 دار فانی را وداع گفت. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم